نسخه های درمانی

نسخه های درمانی

درمان بیماری ها از منظرهای گوناگون
نسخه های درمانی

نسخه های درمانی

درمان بیماری ها از منظرهای گوناگون

5 تکنیک خلع بدن


تکنیک مراقبه شماره ( 1)


در حالیکه چشمانتان را بسته اید چند دقیقه را صرف ریلکس کردن تمام بدن کنید سپس کره چشمتان رابه سمت بالا بچرخانید تا جاییکه کشش و فشار اندکی را در ماهیچه های اطراف چشمتان احساس کنید. به این طریق دید درونی تان می شود.سپس دید درونی خود را بر صفحه سیاه درون متمرکز کنید.سعی کنید در این مرحله به خواب نروید بلکه همچنان توجه تان را در همین حالت متمرکز کنید .هرگاه که ذهنتان منحرف شد و به موضوع دیگری پرداخت خیلی ساده آن را بازگردانید ودوباره آغاز کنید.به صدای سوت ضعیف در بالای سرتان گوش کنید وتوجه ثانویه خود را به گوش دادن به آن معطوف سازید.  
 
تجسم کنید که سوت مذکور مانند جریانی از صوت است که از پایین کالبد فیزیکی تان به بالا حرکت کرده و از قسمت بالای سرتان خارج میشود. اجازه دهید تااین صوت دید درونی تان را بطور کاملا طبیعی به بالا ببرد. به آرامی متمرکز کردن دید درونی تان بر سیاهی صفحه درون را متوقف کنید.اگر این کار را مدت بیشتری انجام دهید از به خواب رفتن شما جلوگیری می کند. در عوض فقط هشیاری جنبی و خفیفی را در اطراف چشم سوم خود در درون پیشانی حقظ کنید تا به این ترتیب صفحه سیاه را همچنان نزدیک به نقطه دید درونی تان نگه دارید. سرانجام در حالتی نا منتظر و بی خبر به خواب خواهید رفت.اگر احساس خفیفی از سوزش و جز جز یا احساس کشیدگی در قسمت بالای سرتان بوجود امد بسیار عالی است. اگر هم این اتفاق نیفتاد اشکالی ندارد.اگر باعث این احساس در سرتان شوید و توجه ثانویه خود را در ان نقطه از سرتان معطوف دارید آنگاه پس از به خواب رفتن احتمال خارج شدن از کالبد اندکی بیشتر خواهد شد.سخت ترین قسمت این تکنیک هنگامی است که حدودا یک ساعت و نیم از آغاز ان بگذرد. در این هنگام است که موج فریبنده و اغوا کننده ای از خستگی ذهنی و جسمانی در سراسر کالبد فیزیکی ایجاد می شود و استقامت و اراده ذهنی را شدیدا به مبارزه می طلبد. تسلیم شدن به این موج وسوسه انگیز از خستگی و به خواب رفتن معمولا هر گونه احتمالی برای خارج شدن آگاهانه از کالبد را تا حد صفر کاهش می دهد.سعی کنید تا از نظر ذهنی بر این موج از خستگی فائق شوید و به مراقبه خود ادامه دهید در این مرحله با گذشت هر لحظه شانس و احتمال سفر خروج از کالبد با خود آگاهی بسیار خوب به تدریج افزایش می یابد. تکنیک مراقبه شماره (2)شکل ساده تری از تکنیک مراقبه شماره (1) این است که سی الی چهل و پنج دقیقه اول که در آن چشمها را رو به بالا چرخانده و نگه می داریم و دید درونی را بر صفحه سیاه درون متمرکز می کنیم را حذف کنیم . ادامه این تکنیک یعنی تکنیک شماره (2)دقیقا مشابه بکنیک شماره (1) است.مزیت تکنیک مراقبه (2) این است که فرد را نسبت به تکنیک اول از نظر ذهنی و جسمانی کمتر خسته می کند. تکنیک مراقبه شماره (3) این تکنیک در واقع همان تکنیک آسان و ساده ای است که چند سال قبل از آن استفاده می کردیم یعنی گوش سپردن به صدای صوت موجود در بالای سرم. پس از بیدار شدن از خواب در اواسط شب دوباره به رختخواب می رفتم و در حالیکه به پشت می خوابیدم مدت چند دقیقه تمام کالبدم را ریلکس می کردم و هنگامیکه صدای سوت ضعیف در درون سرم قابل شنیدن می شد تمام توجهم را بر گوش سپردن به آن متمرکز می کردم. حدودا پانزده یا سی دقیقه بعد از آن بر روی شکن خوابیده و به حالت همیشگی خود در هنگام خواب باز می گشتم و به گوش سپردن به صوت مذکور ادامه می دادم تا اینکه به تدریج در حالتی بی خبر به خواب بروم .هنگامیکه می توانستم ریلکس بمانم و عواطفم را به حداقل برسانم این تکنیک به راحتی برایم عمل می کرد.تغییر کوچک اما بسیار سودمندی که به این روش اضافه کردم این بود که پیوسته از نظر ذهنی به خودم یاداوری کنم که همچنان به صوت موجود در بالای سرم گوش دهم . هنگامیکه این کار را انجام نمی دادم خیلی زود تمام ماجرا را فراموش می کردم. از تکنیک خارج می شدم و به خواب می رفتم. تکنیک مراقبه شماره (4)
پس از بیدار شدن در اواسط شب دوباره به رختخواب می رفتم و به حالت همیشگی خود می خوابیدم و توجه اولیه و عمده خود را بر شل کردن و ریلکس کردن عضلات اطراف شقیقه هایم یعنی حدودا از وسط ابرو تا دو سانتی متر بالای گوش متمرکز می کردم . در حالیکه توجه عمده خود را بر شل کردن این عضلات معطوف می کردم توجه ثانویه خود را به ریلکس کردن عضلات اطراف چشمها و اطراف ابروهایم متمرکز می کردم و همچنین به صدای صوت موجود در بالای سرم گوش می دادم . گاهی اوقات این صوت را به صورت جریانی از انرژی تجسم می کردم که از پایین به بالای کالبد فیزیکی ام در جریان است و از عضلات اطراف شقیقه هایم عبور می کند و همچنین تصور می کردم که این صوت به ریلکس کردن عضلات اطراف شقیقه هایم کمک می کند. این تکنیک مراقبه ممکن است برای بعضی از افراد مبتدی در سفر روح و یا افرادی که در آینده مسافر روح خواهند شد دشوار باشد. نقطه ضعف عمده تکنیک مذکور این است که در برابر دو احساس مشکل آفرین یعنی احساس انتظار و تشویش بسیار حساس و اسیب پذیر است.هنگامیکه این دواحساس آزارنده مستمر و دائم شوند آنگاه ریلکس کردن و شل نگهداشتن کامل عضلات اطراف شقیقه ها بسیار دشوار می شود. تکنیک مراقبه شماره (5)
این تکنیک مراقبه همراه با زمزمه کردن و ذکر کلمه ای مقدس است که آن را از دیسکورسهای اکنکار و کتابهای سفر روحم یاد گرفتم و با سبک و شیوه مراقبه خودم سازگار کردم. در حالیکه به پشت می خوابیدم چشمهایم را می بستم بدنم را ریلکس می کردم و به آرامی و باملایمت شروع به زمزمه پیوسته کلمه ای مقدس می کردم.کلمات متعددی در نوشته های اکنکار برای زمزمه کردن ارائه شده است ولی من معمولا از کلمه هیو استفاده می کردم. هیو یکی از نامهای خداوند می باشد و ذکر آن بسیار اسان است. پس از اینکه نفس عمیقی می کشیدم با صدای بلند و با حالتی کشیده و طولانی و با ملایمت کلمه هی-یو را زمزمه می کردم .در حالیکه به آرامی نفسم را بیرون می دادم هر حرف را جداگانه تلفظ می کردم و به یکدیگر می چسباندم . سپس نفس کوتاهی می کشیدم و آنگاه نفس عمیق دیگری کشیده و دوباره این زمزمه را آغاز می کردم. به تدریج متوجه شدم که بهترین راه برای ریلکس ماندن کامل و به خواب رفتن در هنگام ذکر گفتن این است که تصور کنم صدایم در سراسر بدنم بخصوص در دستها و مچ دستها و پاها و مچ پاهایم ارتعاش پیدا می کند . هنگامیکه توجهم را عمدتا بر این احساس جز جز در حال ارتعاش متمرکز می کردم راحت تر می توانستم در حال ذکر گفتن به خواب بروم.یکی از مزیتهای تکینک مذکور این است که ذکر گفتن با صدای بلند از پریشانی و منحرف شدن ذهن جلوگیری می کند. معمولا ذکر گفتن بی صدا در درون از منحرف شدن ذهن جلوگیری نمی کند ولی طبق آنچه که من تجربه کردم ذکر گفتن با صدای بلند و با حالتی ملایم این کار را انجام می دهد. تکنیک مراقبه شماره (6)

این تکنیک با قدرت تجسم عمل می کند.پس از اینکه چند دقیقه را صرف ریلکس کردن بدنم می کردم این احساس را در خود تجسم می کردم که هم اکنون از سفری خارج از کالبد به کالبد فیزیکی ام بازکشته ام . احساس مذکور احساسی از جز جز شدن و مور مور شدن در سراسر بدن است مانند مواقعی که موجی از سرما از سراسر بدن عبور می کند.این احساس را به ویژه با متمرکز کردن توجهم بر احساس جز جز شدن در دستها و مچ دستها و پاها و مچ پاها یم می توانستم در خود بوجود آورم. دلیل موثر بودن تکنیک مذکور این است که با بوجود آوردن احساس جز جزی که پس از بازگشت به کالبد فیزیکی تولید می شود در واقع می توان سطح ارتعاش کالبد فیزیکی را به تدریج بالا برد تا جائیکه کالبد درونی بتواند کالبد خارجی و غالب ما شود.

منبع:http://jalebbb.persianblog.ir/post/7/

نظرات 1 + ارسال نظر
hamed سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 11:17 ق.ظ http://www.kalkalbiato.loxblog.com

سلام وبت عالیه به وبم بیاو نظرتو راجع به تبادل لینک بگو`

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد