شپیگل: از کجا می دانید که آیا کسی واقعا عاشق است یا نه؟
فیشر: در این مورد کافیست که از او بپرسم در طول روز چه مدت به معشوق خود فکر می کند. معمولا جواب حدود ۹۵ ٪ از وقت روز است، خوب چون عشق همین مسخ شدن خالص است. این تمایل شدید، این جوشش، هسته اصلی عاشق بودن است. عشق بسیار سرسخت و به ندرت قابل کنترل است و بسیار به سختی می توان به آن پایان داد. به نظر من عشق قویترین میل جهان است، بسیار قویتر از میل به سکس. کسی که از رختخواب شریک جنسی خود رانده می شود، دست به قتل او نمی زند، اما تعداد کسانی که شریک خود را به خاطر رد کردن عشق آنها به قتل رسانده اند زیاد است، به خصوص در مردان .
شپیگل: شما نوشته اید از هر سه زن مقتول در آمریکا یکی از آنها از سوی پارتنر سابق خود به قتل رسیده است. اما تعداد مردان مقتول از سوی شریک سابق آنها تنها ۴٪ است. آیا زنان هنگام شکست در عشق بیشتر دست به خودکشی می زنند؟ ادامه مطلب ...
براستی پس از ازدواج چه اتفاقی می افتد؟
چرا برخی زوجین از بودن در کنار هم احساس شادمانی دارند، اما برخی دیگر با
وجود همسر، آنچنان احساس انزوا و تنهایی می کنند که انگار اصلا ازدواجی
صورت نگرفته و شخص دیگری در کنار آنان زندگی نمی کند.
چرا بعضی
افراد تازه ازدواج کرده با وجود اختلافات زیاد نهایتا به تفاهم می رسند،
اما زوج هایی که روزی عاشق یکدیگر بودند و دوری از همدیگر را حتی برای یک
لحظه طاقت نمی آوردند تا این حد از یکدیگر منزجر و متنفر می شوند.
واقعیت
این است که هر ازدواجی با شرایط پرتنشی مواجه و همین شرایط موجب می شود
جوهره زوجین محک بخورد. سازگاری با دیگری، شروع شغل جدید، تولد اولین
فرزند، ارتباط با افراد جدید و بیماری یکی از زوجین نمونه هایی از این
شرایط و موقعیت های تنش زاست. نکته مهمی که در شروع ازدواج بیش از همه
اهمیت دارد این است که تفاوت ها را بپذیریم و اصول ارتباطی موثر را رعایت
کنیم. به دلایل زیستی و فرهنگی ما هرگز نباید انتظار داشته باشیم جنس مخالف
ما را کاملا درک کند. با قدردانی و احترام به نبود شباهت های اساسی است که
دوجنس مخالف می توانند همزیستی و وحدت هماهنگ و زندگی مشترک پایداری داشته
باشند.
چند قانون واقعی برای رابطه صحیح
پارادوکس عشق -عقل از دیر باز تا کنون توجه
فیلسوفان و متکلمان را به خود جلب کرده است و بحث از تقدم و تاخر و رابطه ایندو با یکدیگر یکی از مسائل پیچیده
فلسفی می باشد . اگر نگویم که رابطه
ایندو عموم و خصوص من وجه است . می توان به
اطلاقیت حکم داد و رابطه اندو را عموم و خصوص مطلق دانست . انگونه که حضرت مولانا می فرمایند :"عقل از شرح و
بیان عشق عاجز و ناتوان است . یکی از مسائلی که عاشقان از ان رنج می برند اینست که فکر می کنند ، زبان نمی تواند عشق انان را به تمام کمال باز گو نماید . عشق واقعی
، زبان را انچنان متحول می نماید که الفاظ جوری بر زبان جاری و ساری میگردنند که گویا
جوی ابی است که مبدااش به اقیانوس متصل است . بطوریکه اگر سالها در مدح و ستایش معشوق بگویند و بسرایند هنوز کم گفتهاند
و به هیچ وجه کم نخواهند اورد . عشق بر خلاف
دیگر مقولات نه تنها اتفاقی نیست که در زبان رخ می دهد بلکه زبان را هم متاثر و حیران
می نماید .