نسخه های درمانی

نسخه های درمانی

درمان بیماری ها از منظرهای گوناگون
نسخه های درمانی

نسخه های درمانی

درمان بیماری ها از منظرهای گوناگون

چهار ذکر الهی در چهار حالت بحرانی

چهار ذکر الهی در چهار حالت بحرانی

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام ) فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهار
چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!

۱- در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حسبنا الله و نعم
الوکیل» (آل عمران ایه ۱۷۱) پناه نمی برد. در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد
شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف شیاطین در
آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جسند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت)
و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچگونه بدی به آنان نرسید.

۲- در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی
کنت من الظالمین» (سوره انبیاء آیه ۸۷) پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این
ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات
دادیم و همین گونه مومنین را نجات می بخشیم.» (سوره انبیاء آیه ۸۸)

۳- در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «افوض امری
الی الله، ان الله بصیر بالعباد» (سوره غافر آیه ۴۴) ... پناه نمی برد. زیرا
خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده)
از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه ۴۵)

۴- در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چگونه به ذکر «ماشاءالله
 لاقوة الا بالله» پناه نمی برد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده
است: «مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار
بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی امید است خداوند
مرا بهتر از باغ تو بدهد.» (سوره کهف آیات ۳۹و۴۰)

 

منبع:سایت موسسه تحقیقات حجامت

تسلیم

تسلیم شدن قلب انسان را شاد می کند .


تسلیم شو تا درمان  شوی


قانون طلایی درمان و موفقیت


اگه یه بیمار تسلیم شود در نهایت پیروز است هر چند این پیروزی دیر اتفاق می افتد و لذا نیاز به صبر دارد .


بهترین دخالت ممکن است در بیشتر مواقع عدم دخالت باشد . دخالت های ما ممکن است بدتر کند و لذا ما سه نوع تلاش داریم:

1- تلاش منفی: یعنی نه تنها مفید نیست بلکه مضر است مثلا شخصی بیماری دارد که اگر هیچ دخالتی نمی شد فرد زنده می ماند و بیماریش به مرور زمان خوب می شد و اما دخالت پزشک موجب مرگ بیمار می شود . یا معتادی که اگر دخالت اطرافیان نبود خودش روزی به فکر می افتاد و بدون زحمت و فشار مضاعف رهایی پیدا می کرد و یا اعتیادش در مرحله ی ابتدایی متوقف می شد ولی دخالت همسر و مادر و روانشناس و پزشک ، او را به مرحله ی بحرانی و اعتیاد شدید می کشاند و چه بسا موجب مرگ او می شود

2- تلاش خنثی: تلاشی است بیهوده که نه بهتر می کند و نه بدتر و این قانون در همه ی امور زندگی اعتبار دارد . مثلا فرد تلاش می کند درآمدش بالا برود ولی هیچ اثری ندارد و فقط وقت خود را تلف کرده است

3- تلاش مثبت: تلاشی است در جهت عدم تلاش . یعنی فرد تلاش می کند تا توکل داشته باشد و کارها را به خدا وا می گذارد یعنی اگر هم تلاش می کند بعد از توکل است و در راستای توکل صورت می گیرد . مثلا از خداوند می خواهد او را خوب کند و در این راه تلاش می کند گریه می کند ناله می زند و ... و بعد از این تلاش مقدس در جهت توکل و دعا ، بدون زحمت و فشار کارهایی انجام می دهد که قبل از توکل برای او زحمت و فشار داشت . مثلا رابطه اش را با افراد ناصالح قطع می کند نه با اکره و دستوری بلکه با میل ایجاد شده از تحول روحی بعد از توکل و دعا . 

یا کارها خود بخود صورت می گیرد حتی شاید جراحی و دارو استفاده کند اما همه ی این ها زنجیروار و بدون وسواس صورت می گیرد.

خانه ی سلامتی (دارالسلام)

هوالوکیل 

 

 هر مرضی دو نوع درمان دارد: 

 درمان مطلق:

هر بیماری و حتی هر ناراحتی و عذابی یک درمان مطلق دارد و آن همانا مثبت نگری معنوی است یعنی انسان تسلیم و به رضا برسد بهشت رضوان الهی یعنی راضی بودن به آنچه خدا خواسته است و همه چیز و همه کس بنده ی مطلق خدایند و همه چیز و همه کس و همه ی اتفاقات خوب است. آنچه رخ داده و می دهد و خواهد داد ، خوب و زیباست .   

درمان نسبی:  

اما هر بیماری و هر مشکلی  هم می تواند یک درمان نسبی داشته باشد که قطعی هم نیست بالاخره خداوند باید بخواهد و آن استفاده از علم و خرد و دانش و تکنولوژی وحتی دعا و معنویات و حتی مثبت نگری مادی .......است. در این راه هم باید خداوند راهنمایی کند وگرنه شاید تلاش ها نتیجه ی معکوس بدهد.   

 

انسان سالم کسی نیست که بیماری ندارد بلکه فردی سلامت معنوی دارد که اساسا بیماری در نظر او وجود ندارد و حتی درد و تب و رنج را جزئی از سلامتی می بیند و حتی مرگ را جزوی از زندگی می بیند. چنین فردی در دارالسلام زندگی می کند حتی اگر ظاهرا در دنیا باشد و خداوند ما را به خانه و سرزمین خودش دعوت می کند به دارالسلام یا جهان و سرای سلامتی و در جهان و خانه ی خدا هیچ مرض و بیماری وجود ندارد بلکه همه چیز خیر و خوبی در نظر گرفته می شود. 

آداب طبابت و وظائف طبیب

درآمد

حرفه پزشکى ، از آن رو که با جان ، ناموس و اسرار زندگى مردم سر و کار دارد ، علاوه بر مقرّرات اسلامى ، در همه حرفه‏ها داراى آداب و احکام ویژه‏اى است که رعایت آن براى پزشک مسلمان ، لازم و ضرورى است . در این جا اشاره‏اى کوتاه به مهم‏ترین آداب آن خواهیم کرد .

1 . احساس مسئولیت

احساس مسئولیت ، از مهم‏ترین و اصلى‏ترین آداب پزشکى است؛ زیرا این احساس است که پزشک را به رعایت وظایف اخلاقى ، قانونى و شرعى خود در مورد درمان بیمار ، وادار مى‏سازد.

امام صادق علیه‏السلام ، سخنى سختْ تکان‏دهنده درباره مسئولیت پزشک از حضرت مسیح علیه‏السلام  نقل فرموده است :

مسیح علیه‏السلام مى‏گفت: إنَّ التّارِکَ شِفاءَ المَجروحِ مِن جُرحِهِ شَریکٌ لِجارِحِهِ لا مَحالَةَ  . . . ؛

آن  که درمان کردن زخم زخمدیده‏اى را وا گذارد ، ناگزیر ، شریک کسى است که زخم را بر بدن وى نشانده است .

این سخن ، متّکى بر منطق روشنى است که نه تنها پیروان اسلام و مسیحیت ، بلکه هیچ پزشک با وجدانى نمى‏تواند آن را انکار کند. از این رو ، شایسته است همه پزشکان ، آن را قاب کنند و در مطبّ خویش بیاویزند.

بر اساس این منطق ، کوتاهىِ پزشک در درمان بیمار ، به معناى سهیم بودن او در بیمارى و گاه ، هلاکت بیمار است. لذا پزشک ، مسئول است با همه توان براى درمانِ بیمار ، تلاش کند و با هیچ بهانه‏اى نمى‏تواند از زیر بار این مسئولیت ، شانه خالى نماید.

بر همین اساس ، معتقدیم یکى از وظایف مهم دانشگاه‏هاى علوم پزشکى ، برنامه‏ریزى براى پرورش حسّ مسئولیت‏شناسى در دانش‏پژوهان این دانش است.

ادامه مطلب ...

معجون شفا بخش قرآنی

به سند معتبر ازحضرت صادق علیه السلام منقول است که : شخصى از بیماری خود نزد امیرالمؤمنین علیه السّلام شکایت برد. حضرت به او فرمود آیا همسر داری؟ گفت: آری. فرمود: از زن خود یک درهم از مهرى که به او داده ای بطلب که به تو ببخشد و با آن عسل بخر و با آب باران مخلوط ساز و بخور. آن شخص چنین کرد و شفا یافت. سبب این تجویز را از آنحضرت پرسیدند. فرمود که حقتعالى مى‌فرماید: «فَاِن طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَی‏ء مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَیئاً مَریئاً (نساء/4)؛ اگر زنان از مهر خود بشما به طیب خاطر چیزى ببخشند، بخورید گوارا با عاقبت نیک». و در باب عسل می‌فرماید: «فیه شفاء للناس (نحل/69)؛ در آن شفاست از براى مردمان» و در باب باران می‌فرماید: «وأنزلنا من السماء ماء مبارکا (ق/9)؛ و فرستادیم از آسمان، آبى مبارک». پس در اینجا "گوارائى" و "حسن عاقبت" و "برکت" و "شفا" همه جمع شده است (فاجتمع الهنیئ والمرئ والبرکة والشفاء). البته چنین معجونی شفابخش است و بیماری را برطرف می سازد.

ادامه مطلب ...