نسخه های درمانی

نسخه های درمانی

درمان بیماری ها از منظرهای گوناگون
نسخه های درمانی

نسخه های درمانی

درمان بیماری ها از منظرهای گوناگون

خدا درمانی در قرآن و سنت(10)

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا*الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا(کهف 103و 104)


بدترین عمل در این آیات عملی معرفی شده که فرد فکر می کند عمل خوبی انجام داده است و متاسفانه ممکن است هیچگاه اعتراف هم نکند و درمان او از اعتراف شروع می شود و چه بسا در قیامت هم بگوید من هیچ عمل بدی انجام ندادم.

الذین تتوفاهم الملایکه ظالمی انفسهم فالقوا السلم ما کنا نعمل من سوء بلی ان الله علیم بما کنتم تعملون(نحل 28)

توجیه کردن عمل بد ، بدتر از خود عمل است و انسان هایی که اقرار به اشتباه نمی کنند دائما دست به توجیه آن می زنند و لذا در جهل مرکب می مانند. 


در اصول کافی باب اعتراف به تقصیر آمده است که انسان هیچگاه از تقصیر و نقص بیرون نمی رود و لذا انسان ها را طبق حدیث دیگری به دو دسته تقسیم می کنند . همه گناهکار و مقصر هستند گناه کار خوب توبه میکند و گناه کار بد توبه نمی کند.


یا در حدیث دیگری در باب اعتراف به تقصیر آمده است که مردی در بنی اسرائیل چهل سال عبادت کرد و سپس قربانی نمود و پذیرفته نشد سپس اعتراف به گناه کرد و خود را مقصر شمرد سپس خداوند به او وحی کرد که نکوهشی که از خود کردی از عبادت چهل ساله برتر است و این حدیث به ما این نکته را می گوید که اعتراف به تقصیر و خود را شکستن از عبادت برتر است زیرا عبادت ممکن است انسان را دچار عجب و غرور کند.


خدا درمانی در قرآن و سنت(9)

قدم چهارم: چگونگی دقیق نواقص و کمبودهای خود را به خود و خداوند اقرار کردیم


ما در قدم سه لیستی دقیق و موشکافانه از نواقص خود  از ابتدای زندگی تاکنون تهیه کرده و در این قدم به خود و خداوند اقرار کردیم . راهنمای ما در این قدم قرآن و سنت است که در این میان حدیث عقل و جهل مرجع اصلی است و البته یک راهنمای خوب هم ممکن است نیاز باشد تا دچار اشتباه نشویم.

در قدم چهارم با صدای بلند کمبودهای عقلی خود را با جزئیات  به خود و خداوند اعتراف می کنیم .


اعتراف به گناه  (در دیدگاه سلامت محور نواقص و کمبودها و بیماری ها)در قرآن وسنت ارزش بسیار زیادی دارد .

خود اعتراف بخش مهمی از درمان است. بیمار ترین انسان ها کسانی هستند که بیمار هستند  اماخود را سالم می پندارند . لذا راه درمان هم بسته می ماند در این جا به برخی آیات و روایات اشاره می کنیم.

فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضًا وَلَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ*وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ*أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لاَّ یَشْعُرُونَ*وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَکِن لاَّ یَعْلَمُونَ(بقره 10تا14)

قلب های انسان ها ی بی ایمان بیمار است و  خداوند با انکار آنها ، بیماریشان را تشدید می کند .مفسد هستند اما خود را مصلح می دانند بیمار هستند اماخود را سالم می پندارند و سفیه و نادان هستند اما دیگران را سفیه و بی خرد می بینند.




خدادرمانی در قرآن و سنت(۸)

۵-خرمى و شادابى و ضد آن سستى و کسالت؛
سستی و کسالت عمدتا منشا عقلی دارد و علامت بیماری عقلی است .  

مثلا منافقان نماز می خوانند اما با سستی و کسالت. 

  وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ کُسَالَى (نساء ۱۴۲) 

وَلاَ یَأْتُونَ الصَّلاَةَ إِلاَّ وَهُمْ کُسَالَى (توبه ۵۴) 

 

یکی از علل کسالت و سستی خود مشغولی و افکار اتوماتیک انتقادی است و منابع انرژی انسان را از درون خالی می کند . 

جمله خلقان سخره ی اندیشه اند، زان سبب خسته دل و غم پیشه اند 

من چو مرغ اوجَم، اندیشه مگس      کی بود بر من مگس را دسترس 

 

خدا درمانی در قرآن و سنت(7)

۴- دوستی و دشمنی  

 

درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد 

نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد 

 

انسان در بیرون ممکن است دشمن داشته باشد و از آن جائیکه دنیا در نظر قرآن چیزی جز بازی و سرگرمی نیست(و ماالحیوه الدنیا لهو ولعب) دوستی و دشمنی در دنیا نوعی بازی است و انسان وقتی در قلب اش دشمنی ودرگیری داشته باشد قطعا عذاب می بیند زیرا در قلب اش جز خودش وجود ندارد و درحقیقت هر جنگ درونی ، جنگ با خود است و در آن پیروز وجود ندارد و همه اش شکست است . انسان به کمال عقل رسیده در درون جز خدا نمی بیند و با خود ، دیگران ، محیط و .... در صلح و سلم است.

خدا درمانی در قرآن و سنت(6)

۳- رضاء و خوشنودی و ضد آن سخط و قهر و خشم  

 

انسان وقتی از دیگران و یا مکان ها و یا اتفاقات و یا هر چیز دیگری ناراضی باشد ، اگر در گذشته باشد موجب رنجش او می شود و اگر در حال باشد موجب عصبانیت و خشم و اگر احتمال وقوع آن در آینده باشد موجب نگرانی و ترس ودلهره می شود.  

 

در قرآن هم از بهشت زمینی و مادی بالاتر ، بهشت رضوان الهی است . و بالاترین ذرجه تکامل هم رسیدن به نفس راضیه و مرضیه است و در این مرحله انسان تسلیم اراده ی الهی است و اراده ی خداوند برای او درحقیقت اراده ی اوست و بین اراده  و خواسته ی انسان و خواسته ی خدا تفاوتی وجود ندارد.